زمانی که یک قرارداد بین دو طرف تشکیل میشود، هرکدام از طرفین انتظار دارند که تعهدات ناشی از آن اجرا شود. در واقع هدف از انعقاد یک قرارداد، عمل به تعهدات آن است. در صورتی که هر کدام از طرفین به تعهدات خود عمل نکند، طرف مقابل میتواند الزام به انجام تعهد را از او مطالبه کند. این موضوع به معنای آن است که اگر شخصی به تعهد خود عمل نکند، قرارداد به سرعت فسخ نمیشود. بلکه ابتدا شخصی که به تعهدش عمل نکرده است، از طریق دادگاه الزام به ایفای تعهد میشود. بعد از آن اگر با حکم دادگاه همچنان تعهد خود را انجام ندهد، در مورد این قرارداد، تصمیم مناسب گرفته میشود.
برای اینکه درک این موضوع سادهتر باشد، در قالب یک مثال آن را بیان میکنیم: فرض کنید ضمن یک قرارداد، شخصی به شما تعهد میدهد که خانه شما را در زمان مقرر تعمیر کند. اگر این شخص به تعهد خودش عمل نکند و خانه را تعمیر نکند، شما میتوانید علیه او دعوای الزام به انجام تعهد را در دادگاه مطرح کنید. دادگاه با بررسی این قرارداد، در مورد خواسته شما تصمیمگیری میکند.
به این موردی که بیان شد، الزام به ایفای تعهد گفته میشود. یعنی متعهد از طریق دادگاه، الزام به انجام تعهد میشود.
دعوای الزام به تعهد چگونه مطرح میشود؟
برای اینکه بتوانید دعوای الزام به تعهد را مطرح کنید، بهتر است که ابتدا با اصطلاحات و نکات مهم آن آشنا شوید، تا با شناخت بهتر این دعوا را پیگیری کنید. در حقوق به شخصی که برای انجام موضوع قرارداد، به طرف مقابل تعهد میدهد، متعهد گفته میشود. به شخصی هم که تعهد به نفع او انجام میشود و از طرف مقابل انجام تعهد را تقاضا میکند، متعهدله گفته میشود.
در زمانی که متعهد به تعهدش عمل نکند، متعهدله در دادگاه حقوقی، علیه او دعوای الزام به ایفای تعهد را مطرح میکند. بنابراین مرجع صالح برای رسیدگی به این دعوا، دادگاه حقوقی است. در صورتی که موضوع تعهد مالی باشد و مبلغ آن کمتر از 20 میلیون تومان باشد در صلاحیت شورای حل اختلاف است. یعنی در شورای حل اختلاف به آن رسیدگی میشود. چنانچه مبلغ آن بیش از 20 میلیون تومان باشد، این دعوا باید در دادگاه حقوقی مطرح شود. این دادگاه با بررسی پرونده، در مورد خواسته شما مبنی بر الزام به تعهد حکم مناسب را صادر میکند.
مالی و غیر مالی بودن موضوع
موضوع تعهد ممکن است مالی یا غیرمالی باشد. دعوای الزام به تعهد مالی، زمانی مطرح میشود که موضوع تعهد مال باشد. این مال ممکن است مال منقول یا غیرمنقول باشد. مال منقول به مالی گفته میشود که امکان جابهجایی آن بدون خراب شدن محل آن وجود دارد. مانند: خودرو، میز، فرش و دوچرخه که به راحتی جا به جا میشوند و در اثر این جابه جایی آسیبی به محل آنها وارد نمیشود.
مال غیرمنقول به مالی گفته میشود که امکان جابهجایی آن وجود ندارد و نمیتوان آن را به محل دیگری منتقل کرد. در صورت جابهجایی مال غیرمنقول خود آن یا محل آن خراب میشود. مانند: خانه، زمین، معدن، لولهها یا مجسمههایی که در زمین قرار داده شدهاند. اکنون که با اموال منقول یا غیرمنقول آشنا شدید به ادامه بحث میپردازیم.
الزام به ایفای تعهد مالی به چه صورت انجام میشود؟
در صورتی که دو طرف در مورد مال غیرمنقولی با هم تعهدی داشته باشند، دادگاه صالح برای رسیدگی دادگاهی است که این مال غیرمنقول در آنجا قرار دارد. یعنی اگر موضوع تعهد، تحویل دادن زمین زراعی باشد که در مازندران است. چنانچه متعهد به تعهدش عمل نکند، متعهدله باید در دادگاه حقوقی مازندران طرح دعوا کند و الزام به ایفای تعهد مالی را از طریق دادگاه مازندران مطالبه کند.
به عنوان مثال دو نفر با یکدیگر قرارداد خرید خانهای را در شهر اصفهان امضا میکنند. خریدار در تهران زندگی میکند و فروشنده در کرج ساکن است. اما مال موضوع قرارداد در اصفهان است. خریدار متعهد میشود مبلغ معامله را در زمان مقرر به فروشنده بپردازد. در مقابل فروشنده هم متعهد میشود که خانه را در زمان تعیین شده به خریدار تحویل دهد. در این شرایط اگر خریدار مبلغ قرارداد را به فروشنده بپردازد، ولی فروشنده خانه را به او تحویل ندهد، خریدار میتواند علیه او دعوای الزام به انجام تعهد را مطرح کند.
به دلیل اینکه مال موضوع تعهد خانه است و خانه غیرمنقول است، خریدار باید دعوای خود را در دادگاه محل وقوع ملک یعنی اصفهان مطرح کند. دادگاه بعد از بررسی قرارداد و شروط و تعهدات آن، درباره شرایط دریافت خسارت تاخیر در تحویل ملک و اجرای حکم الزام به ایفای تعهد تصمیمگیری میکند. یعنی فروشنده را برای الزام به تعهد و پرداخت خسارت اجبار خواهد کرد.
مطالبه خسارت عدم انجام تعهد هم توسط متعهدله مطرح میشود. زیرا ممکن است عدم انجام تعهد، باعث ورود خساراتی به او شده باشد. در این صورت متعهدله میتواند از طریق دادگاه، مطالبه خسارت عدم انجام تعهد را مطرح کند. در صورتی که دادگاه ورود ضرر را تایید کند، متعهد را به جبران خسارت ملزم میکند.
الزام به ایفای تعهد غیرمالی به چه صورت انجام میشود؟
در مورد تعهد مالی توضیحاتی را بیان کردیم. در این قسمت از مقاله در مورد تعهد غیر مالی نکاتی را بیان میکنیم. موضوع تعهد غیر مالی ممکن است انجام کار یا عدم انجام کاری باشد.
تعهد به انجام کار
تعهد به انجام کار به این صورت است که دو نفر با یکدیگر تعهد غیر مالی را منعقد میکنند. به عنوان مثال، شخصی به دیگری تعهد میدهد تا در مدت معینی یک هنر را به او آموزش دهد. در این حالت شخصی که متعهد شده است، باید به تعهد خودش عمل کند. اگر متعهد از انجام تعهد کوتاهی کند، طرف مقابل میتواند دعوای الزام به انجام تعهد را در دادگاه علیه او مطرح کند. دادگاه پس از بررسی شرایط، حکم الزام به ایفای تعهد غیرمالی را صادر میکند. در این شرایط متعهد موظف است به تعهد خود عمل کند.
تعهد به عدم انجام کار
تعهد به عدم انجام کار به این صورت است که شخصی به دیگری تعهد میدهد تا کاری را انجام ندهد. در واقع موضوع این تعهد انجام ندادن کار است. به عنوان مثال:
مستاجری باغی را اجاره میکند. او به صاحب باغ تعهد میدهد تا در مدت زمانی که در این باغ در اختیار اوست، درختان آن را قطع نکند. این موضوع به معنای تعهد به انجام ندادن کار است. در صورتی که مستاجر خلاف تعهدش عمل کند، باید خسارات وارده را جبران کند.
قرارداد مشارکت و تعهد
در شرایطی ممکن است دو طرف با یکدیگر قرارداد مشارکت منعقد کنند. قرارداد مشارکت بین دو طرف تنظیم میشود که با یکدیگر به صورت شراکتی عملی را انجام میدهند. مانند اینکه دو طرف با یکدیگر قرارداد ساخت یک مدرسه را امضاء کنند یا اینکه با یکدیگر قرارداد تولید یک داروی خاص را امضا میکنند. در قرارداد مشارکت معمولاً یکی از طرفین متعهد میشود سرمایه این کار را بپردازد و طرف دیگر برای انجام کار مورد نظر او یعنی انجام موضوع قرارداد، متعهد میشود.
چنانچه شخصی که به ساخت چیزی تعهد داده است، به طور کامل به تعهدش عمل نکند، متعهدله در دادگاه علیه او دعوای الزام به انجام تعهد را مطرح میکند. اگر متعهدله به تعهد خودش عمل کرده باشد و سرمایه لازم را برای ساخت در اختیار طرف مقابل قرارداد باشد، دادگاه به الزام انجام تعهد توسط طرف مقابل یعنی متعهد حکم میدهد. یکی از مسائل متداول در حوزه املاک، مشارکت در ساخت میباشد. به عنوان مثال:
اگر در قرارداد ساخت مدرسه، موضوع قرارداد ساخت یک مدرسه 10 کلاسه بوده است ولی متعهد یک مدرسه پنج کلاسه را ساخته باشد، متعهد له علیه او دعوای الزام به ایفای تعهد را مطرح میکند. دادگاه پس از بررسی شرایط در این مورد تصمیمگیری میکند.
الزام به انجام تعهد قراردادی
هدف نهایی طرفین قرارداد، این است که تعهدات آن قرارداد اجرایی شود. زمانی که قراردادی بین دو طرف تنظیم میشود، هیچیک از آنها حق ندارد از اجرای تعهدات ناشی از آن امتناع کند. در صورتی که هر کدام از طرفین به تعهد خود عمل نکند، طرف مقابل میتواند علیه او دعوای الزام به ایفای تعهد را مطرح کند. او با طرح این دعوا از قاضی درخواست میکند که طرف مقابل را وادار کند به تعهد خود عمل کند. شرایط اجرای حکم الزام به ایفای تعهد در این مرحله بررسی و عملی میشود. زیرا اگر شخصی با اختیار و اراده خود به تعهدش عمل نکند، از طریق دادگاه برای این کار اجبار میشود. به عنوان مثال:
شخصی متعهد میشود که به مدت دو ماه زیباسازی دیوارهایی را که شهرداری به او محول کرده است را انجام دهد و آنها را نقاشی کند. در صورتی که این شخص به کاری که به موجب قرارداد، به آن تعهد داده است، عمل نکند، شهرداری علیه او دعوای الزام به ایفای تعهد را مطرح میکند. دادگاه با بررسی مفاد قرارداد، حکم الزام به انجام تعهد را صادر میکند. به موجب این حکم، متعهد باید در مدتی که دادگاه تعیین میکند، نقاشی دیوارهایی را که به زیباسازی آنها متعهد شده است را به اتمام برساند.
وکیل الزام به انجام تعهد
موضوعات حقوقی معمولا از پیچیدگی هایی خاصی برخوردارند. در صورتی که درگیر این دعوی هستید نیاز از تا با یک وکیل خوب مشورت کنید. وکیل الزام به ایفای تعهد با بررسی دقیق پرونده، بهترین و سریعترین روش برای احقاق حق شما را انتخاب میکند. گروه وکلای مشفق آماده ارائه مشاوره حقوقی آنلاین و حضوری به شما میباشد. جهت دریافت اطلاعات بیشتر با ما در تماس باشد.
جمعبندی و سوالات متداول
همان طور که در متن مقاله مطالعه کردید، الزام به انجام تعهد، جنبههای متعددی دارد که به تناسب نوع قرارداد و موضوع آن تعیین میشود. الزام به ایفای تعهد یک اصل مسلم و پذیرفته شده در حقوق است. یعنی در مواقعی که متعهد به اختیار خودش تعهد مربوطه را انجام نمیدهد، متعهدله با طرح دعوای الزام به ایفای تعهد، از دادگاه اجبار او را درخواست میکند.
زمانی که متعهد له علیه متعهد در دادگاه طرح دعوا میکند، باید بتواند ثابت کند که شخص متعهد به کاری که تعهد داده، عمل نکرده است. در صورتی که قاضی صحت این ادعا را تایید کند، حکم خود را بر مبنای آن صادر میکند. بعد از اینکه رای قطعی شد، اجراییه صادر میشود و به محکومعلیه ابلاغ میشود. در این حالت متعهد موظف است تا به تعهدات خود عمل کند. در غیر این صورت متعهدله میتواند متعهد را به اجرای موضوع تعهد ملزم کند. اگر متعهد همچنان از عمل به تعهد خودداری کند، شخصی که تعهد به نفع او انجام شده، میتواند خودش هزینه انجام این تعهد را بپردازد. سپس این هزینه را از شخص متعهد تقاضا کند.
به عنوان مثال:
شخصی را در نظر بگیرید که متعهد میشود، در طول مدت 3 ماه یک ساختمان مربوط به اداره اوقاف را تعمیر و بازسازی کند. این شخص به تعهد خود عمل نمیکند و ساختمان در معرض تخریب قرار میگیرد. در این شرایط متعهدله برای جلوگیری از تخریب ساختمان، خودش این بازسازی را انجام میدهد. او میتواند هزینهای را که پرداخت کرده است، از متعهد بگیرد.
گاهی ممکن است متعهدله توانایی انجام تعهد را نداشته باشد. در این حالت شخص ثالثی را برای این کار استخدام میکند. اگر این موضوع امکانپذیر نباشد، متعهدله میتواند قرارداد را فسخ کند. به عنوان مثال:
فرض کنید در یک شهر فقط یک نفر توانایی انجام موضوع تعهد را دارد. مثلاً مجسمهساز ماهری که هیچکس به اندازهی او در این کار تبحر ندارد. متعهدله از مجسمهساز درخواست میکند که یک مجسمه برای او بسازد. اما او به تعهد خود عمل نمیکند. در این حالت به جهت اینکه هیچکس مانند او نمیتواند این کار را انجام دهد و شخص جایگزین او را پیدا نمیشود، این قرارداد فسخ میشود. درصورتیکه شرط فسخ در قرارداد تعیین شده باشد، متعهدله میتواند آن را فسخ کند. اما اگر شرط فسخ تعیین نشده باشد، در صورت امکان متعهدله برای فسخ اقدام میکند.