ازدواج بدون اجازه پدر موضوعی است که برای بسیاری از دختران مسئله‌ای جدی است. در میان مردم، درباره این موضوع نقل قول‌های متنوعی وجود دارد که قابل اعتماد نیستند. با وکیل پایه یک دادگستری همراه باشید تا ببینیم که در چه مواقعی اجازه ولی برای ازدواج دختر لازم است؟ در چه زمانی دختر می‌تواند خود اقدام به ازدواج بدون اجازه پدر بکند و چه شرایط اذن ولی را از بین می برد؟

چرا اجازه ولی برای ازدواج لازم است؟

در فقه اسلامی، شرایط خاصی برای ازدواج دختران در نظر گرفته شده است و حقوقی برای آن‌ها مطرح است. اذن ولی برای ازدواج دختران از مهمترین مسئله‌هایی است که در فقه به آن اشاره شده است، برای این مسئله چند مورد عقلی و منطقی مطرح شده است:

  1. حمایت از دختر در مسئله‌هایی مانند مهریه، طلاق، حضانت و وراثت، که ممکن است در آن دختر نیازمند حمایت خانواده خود باشد تا بتوانند حقوق مرتبط را درخواست کند.
  2. هدف ازدواج، ایجاد وحدت و مودت بین افراد است. برای همین پذیرش همسر دختر و نیز فرزندان حاصل از ازدواج او و همچنین پذیرش خانواده جناب داماد، باید از سوی خانواده دختر که اغلب دیدگاهی نزدیک به ولی او دارند، صورت گیرد. برای همین اذن و اجازه نوعی هموار کننده مسیر پذیرش و ورود همسر دختر به عنوان عضو جدید به خانواده اوست.
  3. ادای احترام، همسر (یا خواستگار) به پدر و مادر دختر به عنوان اشخاصی که از دختر حمایت و پرستاری کرده‌اند تا به بلوغ و کمال برسد.

چه زمانی اذن ولی برای ازدواج دختر لازم است؟

تحت چه شرایطی جلب رضایت پدر برای ازدواج الزامی است؟
تحت چه شرایطی جلب رضایت پدر برای ازدواج الزامی است؟

مسائلی که در بالا گفته شد سبب می گردد که اذن ولی دختر برای ازدواج یک امر منطقی و مشروع در نظر گرفته شود. در فقه اسلام، کسب اذن ولی برای ازدواج دختر در زمانی که دخترخانم هنوز باکره باشد، الزامی است.

دقت کنید، شرط باکره بودن دختر در صورتی که دختر ازدواج کرده باشد، اما بکارت وی زائل نشده باشد، همچنان پابرجا خواهد بود، حتی اگر ازدواج چندم دختر باشد. برای مثال اگر به عقد مردی در آمده باشد و پیش از زائل شدن بکارت، مرد فوت کند یا عقد به هر علتی باطل و فسخ شود، در این صورت اجازه پدر دختر همچنان پابرجا خواهد ماند.

چه کسانی حق دادن اجازه برای ازدواج دختر را دارند؟

به صورت کلی سه شخص در فقه به عنوان مرجع اجازه دختر برای ازدواج در نظر گرفته شده‌اند:

  1. پدر نسبی و خونی دختر (ولی قهری)؛
  2. جد پدری نسبی و خونی دختر (ولی قهری)؛
  3. دادگاه صالح (در صورتی که پدر یا جد پدری (ولی قهری) دختر در قید حیات نباشند، غایب باشند و یا به خاطر بیماری، پیری، جنون یا فساد قادر به ارائه دلیل و یا تصمیم‌گیری در مورد ازدواج و یا عدم ازدواج وی نباشند).

آیا پدر یا ولی دختر می‌توانند مانع ازدواج شوند؟

جلوگیری پدر از ازدواج دختر
جلوگیری پدر از ازدواج دختر

از نظر قانونی پدر یا جد پدری (که به عنوان «ولی قهری» از آن ها نام برده می شود) در زمانی می‌توانند مانع ازدواج دختر شوند که اولاً دختر باکره باشد و دوم آنکه دلیل موجهی برای این ازدواج داشته باشند. دلایلی که پدر می‌تواند به آن اشاره کند میتوان به موارد زیر اشاره کرد:

  • فساد اخلاقی (اعتیاد، خلافکار بودن)؛
  • بیماری (بیماری‌های صعب‌العلاج، جنون یا عدم توانائی مردانگی)؛
  • ناتوانی مرد در امرار معاش (بیکاری، فقر یا همسنگ نبودن خانواده خواستگار با خانواده دختر است)؛

البته در صورتی که دختر از نظر پدر تمکین نکند و به دادگاه مراجعه کند، پذیرش تمامی این موارد باید با نظر دادگاه بررسی شود. در صورتی موجه بودن دلایل، پدر می‌تواند از ازدواج دختر خود جلوگیری کند. در غیر این صورت رای به ازدواج دختر بدون رجوع به اذن ولی او داده خواهد شد. روند انجام این کار در ادامه بحث توضیح داده شده است.

آیا عدم اجازه ولی دختر برای ازدواج آن را باطل می‌کند؟

خیر، عدم اجازه ولی دختر، سبب باطل شدن عقد نمی‌شود و اگر دختر خانمی بدون اذن ولی خود اقدام به ازدواج کرد، این ازدواج صحیح است. اما بهتر است که به خاطر موضوع حمایت پدر از فرزندان، این اقدام انجام گیرد. با این حال در صورت بروز این مشکل، ازدواج درست است و زن و شوهر کاملاً بر هم محرم هستند و تمامی قوانین مانند ارث، مهریه، حضانت و غیره بر آن ها قابل اعمال است.

باکره بودن یا ازدواج قبلی؟

در قانون برای اذن ولی، به عبارت «دختری که هنوز شوهر نکرده است» اشاره شده است. این موضوع سبب برخی از اختلاف رای‌ها شد، در نهایت بر اساس رای وحدت رویه شماره 261 مورخ بیست و نهم فروردین 1363، قرار شد که «باکره بودن دختر» به عنوان شرط رجوع به اذن ولی در نظر گرفته شود. زیرا ممکن است که باکره بودن دختر به خاطر دلائل مختلفی از بین برود که ازدواج قبلی یکی از دلائل آن است. به همین خاطر شرط رجوع به اذن ولی تنها باکره بودن دختر در زمان ازدواج است.

آیا در ازدواج دوم هم اذن پدر دختر برای ازدواج لازم است؟

اذن پدر در ازدواج دوم
اذن پدر در ازدواج دوم

همانطور که در بالا نیز به آن اشاره گردید، اذن ولی دختر برای ازدواج در صورتی واجب است که دوشیزه هنوز باکره باشند. در صورتی که در ازدواج اول (حتی در زمان کوتاهی بعد از خواندن صیغه عقد)، باکره بودن دختر از میان برود یا آنکه بر اثر بیماری، مقاربت جنسی و یا هر دلیل دیگری بکارت از میان برداشته شود، اذن ولی لازم نیست. دقت کنید که زائل شدن بکارت منوط به رابطه جنسی با شوهر نیست و می تواند به هر دلیلی از میان رود. برای همین دختری که در قبل از ازدواج دوم به هر طریقی باکره نباشد نیازی به اذن ولی ندارد.

در موردی که قبل از برقرار ارتباط جنسی در بعد از عقد شرعی، عقد باطل شود، برای مثال شوهر فوت کند و یا عقد فسخ شود، اما هنوز دختر باکره باشد، در این صورت اگر دختر قصد ازدواج مجدد داشته باشد، اذن ولی برای ازدواج دختر الزامی است.

زمان رجوع به دادگاه

در نتیجه آنچه که گفته شد دختر در سه صورت می‌تواند بدون اذن ولی قهری خود به دادگاه صالح مراجعه کرده و نسبت به دریافت اذن ازدواج اقدام کند:

  1. دختر باکره ای که، ولی قهری او حضور دارد، اما به هر دلیل توانائی تصمیم‌گیری در زمینه ازدواج دختر را نداشته باشند و یا آنکه تمایلی به این امر نداشته باشند؛
  2. دختر باکره‌ای که ولی قهری او حضور نداشته باشد؛ برای مثال به علت مرگ، مفقودالاثر بودن، ترک خانواده و یا موارد دیگر که دسترسی به او در زمان ازدواج دختر میسر نباشد؛
  3. دختری که باکرگی خودش را به هر علت از دست داده باشد، چه ولی قهری حضور داشته باشد و یا نداشته باشد؛

در این سه مورد دختر می‌تواند به شرح نمونه دادخواستی که در ادامه می‌آید به دادگاه مراجعه کند و درخواست رسیدگی نماید.

ازدواج بدون اجازه پدر در خارج از کشور

برای ازدواج دختران مقیم خارج نیز ماده 1043 قانون مدنی و تمامی مواردی که تا به اینجا صحبت کردیم، برقرار است.

نکاح دختر باکره اگرچه به سن بلوغ رسیده باشد موقوف به اجازه پدر یا جد پدر او است و هر گاه پدر یا جد پدری بدون علت موجه از دادن اجازه مضایقه کند اجازه او ساقط و در این صورت دختر می تواند با معرفی کامل مردی که می خواهد با او ازدواج نماید و شرایط نکاح و مهری که بین آنها قرار داده شده پس از اخذ اجازه از دادگاه مدنی خاص به دفتر ازدواج مراجعه و نسبت به ثبت ازدواج اقدام نماید.

ماده 1043 قانون مدنی

اگر ولی قهری و فرزند در یک کشور ساکن باشند، میتوانند با مراجعه به نمایندگی و تنظیم رضایت نامه رسمی از طریق سامانه میخک اقدام نمایند. اگر ولی قهری در داخل کشور اقامت دارد، باید به دفاتر رسمی مراجعه و نسبت به تنطیم رضایت‌نامه اجازه ازدواج اقدام نماید. سپس رضایت‌نامه به نمایندگی محل اقامت دختر ارسال می‌شود.

مطابق آنچه که گفتیم در صورتی که فرد باکره نباشد، نیاز به اجازه ولی قهری نیست و میتواند با مراجعه به نمایندگی های ایران در کشور مربوطه نسبت به ثبت ازدواج اقدام کند.

دادخواست اجازه ازدواج دختر از دادگاه

تنظیم دادخواست از مواردی است که نیاز به تنظیم توسط یک وکیل خوب و مجرب را دارد. اگر قصد تنظیم دادخواست و مشاوره حقوقی در این رابطه را دارید، با وکلای گروه مشفق در تماس باشید.

دریافت مشاوره حقوقی

در ادامه یک دادخواست اجازه ازدواج دختر از دادگاه را جهت آشنایی بیشتر برای شما درج کرده‌ایم:

ریاست محترم مجتمع قضایی دادگاه خانواده

سلام ‌علیکم ؛

احتراما به استحضار می رساند :

اینجانب در تاریخ …………… با شماره شناسنامه …………….. صادره از ……………… متولد شده ام و در شرایط مناسبی از رشد سنی هستم و قصد ازدواج با آقای ……………….. را دارم . نظر به اینکه آقای ………….. فرزند …………….. متولد ……………….. دارای مذهب ………………… و دارای مدرک تحصیلی ………………….… و مشغول به کار در …………………… هستند و با امضای شروط ضمن عقد ازدواج ، خواهان ازدواج دائم اینجانب با قبول مهریه …………………….. می باشند که از تمامی جهات شخصی ، خانوادگی و اجتماعی تناسب و هماهنگی لازم را با بنده دارا می باشند و تحقیقات محلی لازم صورت گرفته از ایشان و خانواده شان نیز موید این مطلب می باشد .

با این حال، با توجه به اینکه پدر بنده در سال های گذشته از مادرم جدا شده / غایب بوده و خبری از ایشان در دست نیست / بدون دلیل موجه و منطقی از دادن اجازه ازدواج به اینجانب خودداری می نمایند و همچنین جد پدری اینجانب نیز در قید حیات نیستند / از دادن اجازه ازدواج امتناع می کنند؛ لذا با عنایت به مدارک تقدیم شده و همچنین با به استناد به شهادت شهود و طبق ماده 1043 قانون مدنی و از باب ” الْحاکِمُ وَلیُّ مَنْ لاوَلیَّ لَهُ ” ، رسیدگی و صدور حکم مبنی بر صدور اجازه ازدواج اینجانب بدون اذن و رضایت پدر را از محضر دادگاه محترم استدعا دارم .

https://www.heyvalaw.com

نمونه رأی

نمونه رأی برای ازدواج بدون اجازه پدر
نمونه رأی برای ازدواج بدون اجازه پدر

رأی دادگاه بدوی

در خصوص دادخواست دوشیزه خانم ز.ق. به طرفیت آقای ح.ق. که خوانده ولی قهری خواهان می‌باشد به خواسته اجازه ازدواج و ثبت رسمی آن بدون تحصیل اجازه خوانده با عنایت به جامع محتویات پرونده نظر به اینکه خواهان اظهار می‌دارد آقای الف.م دارای شماره شناسنامه شماره … متولد 67/06/22 شاغل آزاد را به‌ عنوان نامزد خود معرفی نموده که ماهیانه به طور متوسط دارای 1/500/000 تومان درآمد می‌باشد و برای وصلت منظور تعداد 314 عدد سکه تمام بهار آزادی به‌ عنوان مهریه توافق شده است. دادگاه آن‌ها را هم‬کفو هم و خواهان را بالغه و رشیده می‌داند لذا به استناد ماده 1043 قانون مدنی و با توجه به مسئله دوم ذیل عنوان فصل فی اولیاء العقد از کتاب تحریر‬الوسیله به خواهان اجازه می‌دهد بدون تحصیل اذن ولی قهری خود نسبت به ازدواج با شخص مشارالیه با مهریه مورد توافق اقدام نماید.

ضمناً بنا به توافق طرفین این اجازه موکول به پذیرش شرائط مندرج در نکاح‬نامه‌‬های رسمی توسط نامزد مورد نظر در ضمن عقد نکاح و در اجرای ماده 1119 قانون مدنی و ثبت آن در نکاح‬ نامه رسمی مربوطه می‌باشد. دفاتر رسمی ثبت ازدواج مکلف به ثبت واقعه نکاح یاد شده پس از وقوع آن و درج شرائط پس از اشتراط آن می‌باشد. این رأی حضوری و ظرف مدت 20 روز پس از ابلاغ قابل اعتراض و رسیدگی در دادگاه محترم تجدیدنظر استان تهران می‌باشد.
رئیس شعبه 237 دادگاه عمومی خانواده یک تهران
نورالهی

https://ara.jri.ac.ir/Judge/Text/10190

رأی دادگاه تجدیدنظر استان

در خصوص تجدیدنظرخواهی آقای ح.ق. به طرفیت خانم ز.ق. نسبت به دادنامه شماره 1212 مورخه 93/06/23 صادره از شعبه 237 دادگاه خانواده تهران که به‌موجب آن اجازه ازدواج تجدیدنظرخوانده فرزند تجدیدنظرخواه با فرد مورد نظر آقای الف.م داده شده است.

با توجه به مندرجات پرونده و لایحه اعتراضیه و توضیحات طرفین و مستندات رأی و استدلال دادگاه، دادنامه تجدیدنظرخواسته مطابق قانون و دلائل موجود در پرونده صادر شده و مخالفتی نیز با موازین شرعی ندارد. لذا به ‬استناد ماده 358 قانون آیین دادرسی مدنی ضمن رد تجدیدنظرخواهی دادنامه مذکور تأیید می‌شود. رأی صادره قطعی است.
رییس و مستشار شعبه 60 دادگاه تجدیدنظر استان تهران
آل حبیب – علیخانی

https://ara.jri.ac.ir/Judge/Text/10190
به این مقاله امتیاز بدهید!